ایلمان همه زندگی فرنازایلمان همه زندگی فرناز، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

***ایلمان سمبل یک ایل***

يك شب برفي و يك مامان بي خواب***

سلام پسرم.... سلام عزيز دلم. الان كه دارم اين مطلب رو واست مينويسم پنجشنبه ٩٢/١١/١٠ ساعت ١١:٤٧ دقيقه است و شماتو خواب ناز هستي و من بيدار. بيدارم چون بابايي تو راهه تهرانه و من نگرانم و نميتىنم بخوابم و تا مطمين نشم بابايي سالم رسيده نميتونم بخوابم. امشب شاهد دومين بارش شديد برف هستيم. من كه عاششششششششق برفم و دلم ميخواست الان ميرفتم تو كوچه و با برفا بازي ميكردم . ساعات اوليه بارش برف خيلي قشنگ و رمانتيكه. شما هم مثل خودم عاشق برفي و تا يه خورده برف تو كو چه ميبيني با شوق و ذووووق فراووون ميگي: ماااااماااان قااااااار( قار تو زبون ما يعني همون برف؛)))) ). ننميدونم چرا امشب دلم يخورده گررفتس شايد به خاطر اينه كه بابايي پيشمون نيست. از خداي مهر...
10 بهمن 1392

ايلمان جونم و شيطنتاش در 18 ماهگی***

به نام خدا  اول از همه گل پسر ١٨ ماهگیت مبارک بالاخره بعد از ٤ ماه تونستم بيام و وبلاگ كوچولوي شيطونم رو آپ كنم  اين كه ميگم شلوغ يعني واقعا شلو غ هااااااااااااااا ماشاللا هر روز شلوغ تر از ديروز ولي من هرچقدر هم كه شلوغ و شيطون باشي بااااز عاشقتم و عاشق شيطناتم يعني وقتايي كه ميبينم داري يواش و مثلا به دور از چشم من خرابكاري ميكني و منم يواشكي نگاهت ميكنم و تو هم كه فكر ميكني من تو آشپزخونم و نميبينمت تند تند كار ميكني ميخوام بيام بخورمت يه مدت چادر بازيتو آوردم گذاشتم تو پذيرايي تا بري توش و بازي كني ولي٠٠٠٠٠يه روز اومدم از پنجره كوچيكش نگاه كردم ببينم داري چي كار ميكني ديدم وااااااي كيف لوازم آرايش منو بردي تو...
5 بهمن 1392

*سال نو پسر گلم مبارک*(سال 1391)

سلام پسرکم خوبی نفس مامان؟؟؟عزیزم سال نوت مبارک انشاءالله چندین و چندین سال با هم این روزارو رو جشن میگیریم... امسال بهترین سال زندگی من خواهد شد چون پسرکم امسال میاد تو بغلم...وااااااااااای چقدر بی صبرانه مشتاق رسیدن اون روزم  من و باباییت عاشقتیممممممممممممممممممممم   ...
5 مهر 1392

*عکسهای جیگر طلا در 15 ماهگی*

  عشق مامان 15 ماهه شده     ای جونم عمرم نفسم عشقم تویی همه کسم....وای که چه خوشحالم تورو دارم ای جووووووووووووووونم 15 ماهگیت مبارک جیگر طلا عکس ها در ادامه مطلب...   ایلمان در ائل گلی بیچاره کالسکه ایلمان پشت در حمام معمولا هر کی بره حمام ایلمانم باهاش بااااااااید بره(اینجا بابا رفته و به زور رفته بالای صندلی که درو باز کنه ) ایلمان داخل حمام ایلمان در حال رفتن به جشن عروسی(گریه به خاطر اینه که میخواد بره پشت فرمون)     ایلمان در حال تماشای آکواریوم ایلمانو بابا جونیش   ایلمان در حال فضولی  ...
5 مهر 1392

*مامان خجول....*

سلام پسر شیطونم   عذر خواهی مامان خجول رو پذیرا باش چون 4 ماه از آخرین تاریخ آپ کردن وبلاگت میگذره به خدا واسم وقت نمیذاری که.....تا یکم لالا میکنی مامانی بدو بدو کار میکنه و بازم نمیرسه همه کارارو انجام بده ورووجکم این روزا خیییییییییلی خسته میشم ولی همه این خستگیا با یه بار خندیدن موشی شما کلا بر طرف میشه...از وقتی هم که شروع کردی به چهار دست و پا رفتن انگار تو خونمون بمب میترکونن انقدر ازت عکس اندااااااااااااااختییییییییییییییییم که نگو عکسای خوشگل موشگل که الان نمیذاری بذارمشون....چون تو بغلم نشستی و داری دکمه های لب تاپو در میاری شیطون بلا هنوووووووووز خواب شبت خوب نشده...میدونی چرا هی اینو میگم؟؟؟؟؟؟؟؟تا وقتی بزرگ ...
5 مهر 1392

************تولـــــــــــــــــــــــــدت مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــارک پسر عزیزم*******

بهترين آهنگ زندگي من تپش قلب توست و قشنگ ترين روزم روز شکفتنت.   تولدت مبارک خدایاااااااااااااا هزاران مرتبه شکرت که این نعمت بزرگ مادر بودنو به من عطا کردی خدایااااااااااااا خودت کمکم  کن قدر این هدیه آسمونی رو بدونم خدایاااااااااااا خودت کمکم کن تا لیاقت اسم مادر رو داشته باشم خدایااااااااااا یک ساله با نفسای پسرم زندگی میکنم...یک ساله با خنده هاش و گریه هاش زنده ام...خودت بهتر میدونی که اگه یه لحظه پیشم نباشه دق میکنم...پس پسرمو سالم و سلامت زیر سایه خودت حفظ کن ************************************************ ایلمان عزیزم دیروز جشن تولدت بود...درسته 2 ساعت تموم به من چسبیده بودی و ولم نمیکردی و...
5 مهر 1392

***برنامه روزانه ایلمان***(از وقتی بیدار میشه تا وقت لالا)

پسر شیطون بلای خودم سلام   این روزا دیگه واقعا خیییییییییلی شلوغ شدی و یه جا بند نمیشی و کل روزو یا خونه مامان بزرگی یا تو حیاط داری بازی میکنی...اونم با آب عاشششششششششق آب بازی هستی و تایم اولت از ساعت 10.5 صبح تا ساعت 1... بعد میای خونه نهار میخوری یکم میخوابی و ساعت 4 میری خونه مامان بزرگ تا 5 اونجا هستی ...ساعت 6 بابابزرگ میبرتت مغازه (چون بیرون هوا گرمه)یکی دو ساعتی اونجا هستی و بعدش دوباره میای خوابگاه(این اصطلاح رو من گذاشتم چون وقتی خوابت میاد و گرسنه ای میای خونه خودمون)یکم لالا میکنی و دوباره میری حیاط و آب بازی...وبعد از افطار هم برنامه پارک رویه       تو پارک هم انقدر با چمنها و وسایل شهربا...
5 مهر 1392

*یک روز لاله پارکی*

    ایلمان عزیزم دیروز من و شما و بابایی تصمیم گرفتیم بریم لاله پارک البته یکی دوبار رفته بودیم ولی شما خیلی کوشولو بودی اون موقع اینجا واسه خودت خرید کردی و کل فروشگاهو با توپت به هم ریخته بودی بعدش رفتیم  شهر بازی...از اونجایی که عاشق فرمونی پشت ماشین بازیا مینشستی و با فرمون بازی میکردی.. در اینجا هم آقا ایلمان گشنشون شده بود این هم یک عدد ایلمان خسته از یک روز خرید ...
5 مهر 1392

*دندونای جدید مبارک گل پسر*

سلام گل پسر دندونای جدید مبارک تقریبا 10 روز پیش شدیدا آبریزش بینی داشتی و اصلا خوب نمیخوابیدی...من و باباییتم از بس بیخوابی کشیده بودیم که طول روز همش بیحال بودیم و خواب الو بابایی هم که مجبور بود با اون وضع بره سر کار تا اینکه بعد یک هفته که داشتم غذا میدادم متوجه شدم یه چیزی خورد به قاشق نگاه که کردم دیدم ببببببببببله دوتا دندون از بالا دو تا هم از پایین زده بیرون والان 12دندونی شدی و ما متوجه شدیم که این همه بیقراری شما به خاطر دندوناتون بود آخهه ورووجک یدونه یدونه در بیار دیگه دندوناتو فدات بشم خوشگل من   **نظر یادتون نره** ...
30 شهريور 1392