ایلمان همه زندگی فرنازایلمان همه زندگی فرناز، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

***ایلمان سمبل یک ایل***

واکسن 18 ماهگی گل پسرم***

بسم الله الرحمن  الرحیم قند عسلم بالاخره بعد از دوهفته تاخیر رفتیم و واکسنتو زدیم عزیزم واکسنی که تعریفشو خیلی زیاد شنیده بودم اینجا مغازه بابا جونه زودي حاضر شدی چون فکر میکردی داریم میریم گردش ،داشتي كيف ميكردي فدات شم جونم برات بگه اونقدر هاا هم که میگفتن  واکسن سختی نبود. البته اينم بگم كه به محض اينكه پامون رسيد به درمانگاه جيغ وداد شما رفت هوا. درمانگاه رو گذاشته بودي روي سرت. بالاخرره با كلي مصيبت و خواهش تمنا و هزار جور زبون ريختن واكسنتو زديم و رفتيم خونه ماماني و سه روز اونجا بوديم. فقط شب اون روز تبت شديييييييييييييييد بود و از فرداش پات گرفت و يه هفته طول كشيد تا بتوني مثل قبل راه بري. ولي با اين وضعت حاضر ن...
17 فروردين 1393

يك شب برفي و يك مامان بي خواب***

سلام پسرم.... سلام عزيز دلم. الان كه دارم اين مطلب رو واست مينويسم پنجشنبه ٩٢/١١/١٠ ساعت ١١:٤٧ دقيقه است و شماتو خواب ناز هستي و من بيدار. بيدارم چون بابايي تو راهه تهرانه و من نگرانم و نميتىنم بخوابم و تا مطمين نشم بابايي سالم رسيده نميتونم بخوابم. امشب شاهد دومين بارش شديد برف هستيم. من كه عاششششششششق برفم و دلم ميخواست الان ميرفتم تو كوچه و با برفا بازي ميكردم . ساعات اوليه بارش برف خيلي قشنگ و رمانتيكه. شما هم مثل خودم عاشق برفي و تا يه خورده برف تو كو چه ميبيني با شوق و ذووووق فراووون ميگي: ماااااماااان قااااااار( قار تو زبون ما يعني همون برف؛)))) ). ننميدونم چرا امشب دلم يخورده گررفتس شايد به خاطر اينه كه بابايي پيشمون نيست. از خداي مهر...
10 بهمن 1392

ايلمان جونم و شيطنتاش در 18 ماهگی***

به نام خدا  اول از همه گل پسر ١٨ ماهگیت مبارک بالاخره بعد از ٤ ماه تونستم بيام و وبلاگ كوچولوي شيطونم رو آپ كنم  اين كه ميگم شلوغ يعني واقعا شلو غ هااااااااااااااا ماشاللا هر روز شلوغ تر از ديروز ولي من هرچقدر هم كه شلوغ و شيطون باشي بااااز عاشقتم و عاشق شيطناتم يعني وقتايي كه ميبينم داري يواش و مثلا به دور از چشم من خرابكاري ميكني و منم يواشكي نگاهت ميكنم و تو هم كه فكر ميكني من تو آشپزخونم و نميبينمت تند تند كار ميكني ميخوام بيام بخورمت يه مدت چادر بازيتو آوردم گذاشتم تو پذيرايي تا بري توش و بازي كني ولي٠٠٠٠٠يه روز اومدم از پنجره كوچيكش نگاه كردم ببينم داري چي كار ميكني ديدم وااااااي كيف لوازم آرايش منو بردي تو...
5 بهمن 1392

*سال نو پسر گلم مبارک*(سال 1391)

سلام پسرکم خوبی نفس مامان؟؟؟عزیزم سال نوت مبارک انشاءالله چندین و چندین سال با هم این روزارو رو جشن میگیریم... امسال بهترین سال زندگی من خواهد شد چون پسرکم امسال میاد تو بغلم...وااااااااااای چقدر بی صبرانه مشتاق رسیدن اون روزم  من و باباییت عاشقتیممممممممممممممممممممم   ...
5 مهر 1392

*عکسهای جیگر طلا در 15 ماهگی*

  عشق مامان 15 ماهه شده     ای جونم عمرم نفسم عشقم تویی همه کسم....وای که چه خوشحالم تورو دارم ای جووووووووووووووونم 15 ماهگیت مبارک جیگر طلا عکس ها در ادامه مطلب...   ایلمان در ائل گلی بیچاره کالسکه ایلمان پشت در حمام معمولا هر کی بره حمام ایلمانم باهاش بااااااااید بره(اینجا بابا رفته و به زور رفته بالای صندلی که درو باز کنه ) ایلمان داخل حمام ایلمان در حال رفتن به جشن عروسی(گریه به خاطر اینه که میخواد بره پشت فرمون)     ایلمان در حال تماشای آکواریوم ایلمانو بابا جونیش   ایلمان در حال فضولی  ...
5 مهر 1392

*مامان خجول....*

سلام پسر شیطونم   عذر خواهی مامان خجول رو پذیرا باش چون 4 ماه از آخرین تاریخ آپ کردن وبلاگت میگذره به خدا واسم وقت نمیذاری که.....تا یکم لالا میکنی مامانی بدو بدو کار میکنه و بازم نمیرسه همه کارارو انجام بده ورووجکم این روزا خیییییییییلی خسته میشم ولی همه این خستگیا با یه بار خندیدن موشی شما کلا بر طرف میشه...از وقتی هم که شروع کردی به چهار دست و پا رفتن انگار تو خونمون بمب میترکونن انقدر ازت عکس اندااااااااااااااختییییییییییییییییم که نگو عکسای خوشگل موشگل که الان نمیذاری بذارمشون....چون تو بغلم نشستی و داری دکمه های لب تاپو در میاری شیطون بلا هنوووووووووز خواب شبت خوب نشده...میدونی چرا هی اینو میگم؟؟؟؟؟؟؟؟تا وقتی بزرگ ...
5 مهر 1392