*شب بیداری مامان*
سلام عزیزم
الان که دارم این مطلبو مینویسم ساعت 1 شبه و شما لالا کردی ولی چون مامانی عادت نداره (شما اینجوری عادتش دادی)که زود بخوابه شبا تصمیم گرفتم بیام وبلاگتو آپ کنم
البته امشب گوش شیطون کر خوب خوابیدی انگارآفرین به گل پسرم...چون دیشب تا ساعت 5 صبح بیدار بودیم و شما همش گریه میکردی...منم تا الان نخواستم بخوابم که اگه شما خدایی نکرده یوقت بیدار شی زودی بیام و شیر بدم و دوباره اگه خوابیدی بخوابونمت
این عکس دیشبته...ساعت 4 که شما حس روزنامه خوندن و نوشتنت گرفته...فدات شم
.......................................................................................................
اینجا هم بابایی با چه ذوق و شوقی رفته واست کتاب گرفته اینم عکس العمل شماست که فقط 3 دقیقه برات جذابیت داشت کتابه
اول گرفتی دستت
داری مثلا نگاه میکنی
سعی داری پارش کنی
در حال مزه کردنشی
اینم مرحله آخر که دیگه ازش خسته شدی و با عصبانیت به طرف دوربین میای
..................................................................................................
اینجا هم که best model شدی
.......................................................................................................
اولین باریه که رفتی شهر بازی ولی طبق معمول بازم هیچی خوشحالت نکرد و باب میلت نبود
آخه من با تو چیکار کنم که همش دوست داری با وسایل آدم بزرگا ور بری و اسباب بازی دوس نداری